به عنوان یک طراح، ما نمیتوانیم مدعی شویم که از فرآیند طراحی کاربرمحور استفاده میکنیم، مگر در حالتی که آزمون کاربرد پذیری را برگزار کنیم.
آگاهی و بینشی که این روش از چالشها و رفتارهای مخاطبینمان به ما میدهد، بسیار ارزشمند و کاربردی است.
ولی با وجود اینکه بیشتر طراحان سایت و محصول ارزش انجام آزمون کاربرد پذیری را میدانند، من متوجه شدم که اطمینان کمتری در مورد زمان مناسب برای اجرای این آزمایش وجود دارد.
قبل از اینکه هرگونه تصمیمات طراحی اخذ شود
فرآیند طراحی UX ما بر اساس جستجوی کاربر بنا شده است، بنابراین جای تعجب نیست که ما در همان مراحل اولیه، آزمون کاربرد پذیری اجرا میکنیم.
اجرای آزمون کاربرد پذیری ، قبل از اینکه هرگونه تصمیم طراحی اخذ شود، به ما در تشخیص نقاط ضعف کاربر کمک میکند. با بررسی نحوهی برخورد کاربر، ما میتوانیم نیازهای اساسی که مردم در مصاحبهها و نظرسنجیها بیان نمیکنند را کشف کنیم.
در پروژههای طراحی، این فرآیند میتواند به سادگی تماشای شخصی باشد که با نسخه فعلی محصول ارتباط برقرار میکند. اگر شما در حال ساختن چیزی از ابتدا هستید، میتوانید نحوه استفاده یک کاربر از یک محصول رقابتی را آزمایش کنید. به عبارتی محصول رقیبتان را به چالش کاربرد پذیری بکشید.
متاسفانه، اینجا زمانی است که طراحان ممکن است این آزمایش را انجام ندهند و همین کار میتواند یک اشتباه هزینهزا باشد.
الان من کامل متوجه شدم. مشتریان ما همیشه دلیلی برای انجام ندادن آزمون کاربرد پذیری دارند.
حتی اگر شما با یک تیم خانگی کار میکنید، رئیستان ممکن است این تفکر را داشته باشد که شما همه چیز را در مورد تمام نیازهای کاربران نهایی میدانید.
اما حقیقت این است که هر چقدر شما از مدت زمان بیشتری برای شناخت کاربرانتان استفاده کنید، تصمیمات طراحی شما آگاهانهتر میشوند و تاثیرات بیشتری را بر روی زندگی کاربران دارد.
زمان مناسب برای ارزیابی و تکرار آزمون کاربرد پذیری
در حالت کلی، دو نوع متفاوت از جستجوی کاربر وجود دارد: مولد و ارزش گذارانه. جستجوی مولد به شما کمک میکند تا مشکلات را شناسایی کنید و ایدههای جدید ارائه دهید. این جستجو دقیقاً همان نوعی از جستجو است که ما در مرحلهی ابتدایی از فرآیند طراحی از آن استفاده میکنیم.
جستجوی ارزش گذارانه به شما اطلاعاتی در مورد نحوه عملکرد میدهد، همانند یک نمونه اولیه. این فرآیند همچنین برای آگاهی از اینکه کدام محصولات نیاز به طراحی مجدد دارند بسیار کاربردی است.
هنگامی که شما برخی از تصمیمگیریهای اولیه طراحی را اخذ کردید و یک قاب یا نمونه اولیه ایجاد کردید، شما به مرحله ارزیابی منتقل شدهاید.
در این مرحله، ما ترجیح میدهیم تا ساختارهای کمتراکم را توسعه دهیم و طیف وسیعی از تحقیقات رفتاری را به منظور دریافت بازخورد مناسب در طراحی انجام دهیم. این موضوع به ما کمک میکند تا بدون تغییر عناصر UI، به سرعت روند تکرار را انجام دهیم.
سپس، ما یک نمونه اولیه قابل کلیک را توسعه میدهیم و زمانی این اتفاق میافتد که ما میزان کارآیی نمونه طراحی شده را در حل مشکلاتی که پیشبینی کردیم کاملاً مشاهده کنیم.

آزمون کاربرد پذیری
هر کدام از طرحهای آزمون متفاوت است، اما به طور کلی ما تلاش میکنیم تا موارد زیر را از آزمونهای کاربردی در این مرحله تشخیص دهیم:
- تعداد افرادی که کار از پیش تعیین شده را کامل انجام دادند.
- اگر کار را به اتمام رساندند، میزان سرعت آنها در انجام کار چه مقدار بود؟
- آیا روند بصری بود؟
پس از راهاندازی
از نظر فلسفی، آیا طراحی واقعا «انجام شده» است؟
همیشه مواردی برای بهبود بخشیدن وجود دارد و اگر طراحان شما قصد بهینهسازی طراحی خود را دارند -یا اگر قصد دارند تا ویژگیهای جدید را گسترش دهند – انجام آزمایشهای قابلیت استفاده بسیار مهم است.
در طول این قسمت از تحقیقات، ما به منظور تکمیل اطلاعاتی که از تحقیقات رفتاری در حال انجام به دست میآید، از مطالعات روزانه استفاده میکنیم.
در شرایطی با ریسک بالا، نتیجه پایین
زمانی که عدم اطمینان کامل در مراحل طراحی وجود دارد، سازماندهی آزمون قابلیت استفاده داشتن همیشه میتواند تقریباً به ما پاسخهایی را ارائه دهد.
عدم اطمینان میتواند به شکل اختلاف بین اعضای تیم ظاهر شود. این موضوع میتواند مانند یک درخواست ناخوشایند از یک مدیر اجرایی باشد که شما ۹۹٪ مطمئن باشید شکست خواهد خورد.
در هر صورت، تحقیقات کاربری به خوبی سازمان یافته میتواند به شما در تصمیمگیریهای آگاهانهتر کمک کند.
در یک دنیای ایدهآل، جواب صحیح به سوال «زمان مناسب برای انجام آزمون کاربرد پذیری ، چه زمانی است؟» باید اینگونه باشد «سریعاً و غالباً».
اما ما باید در دنیای واقعی زندگی کنیم، که در اصل به این منظور است که ما باید برای زمان انجام آزمایشها به توافق برسیم.
ما آزمون کاربرد پذیری را در طول زمانهایی که به آن اشاره کردم و با هر گروه آزمودنی که بتوانیم انجام میدهیم. این فرآیند به ما در طراحی تجربه برای سازمانهای پروژهای و برنامههای استارتآپ مشابه کمک کرده است.
هر پروژهای منحصر بفرد است، اما اگر شما در طول زمانهایی که به آن اشاره کردم، جستجوی کاربر را انجام دهید، میتوانید اطمینان حاصل کنید که طراحیهایی را ایجاد میکنید که توسط مخاطبین تایید خواهند شد.
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله
تاریخ انتشار: 29 مرداد, 1398
آخرین ویرایش: ۱۵ مرداد, ۱۳۹۸
نظرات کاربران (0)