۷ نیاز اساسی سازمان بازاریابی محتوا محور

افزودن به لیست علاقه‌مندی ها
۷ نیاز اساسی سازمان بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور کاملاً به نبوغ خود رسیده است. آن دورانی که بازاریاب محتوا، کابوس وحشتناک بخش بازاریابی بود دیگر تمام شده است. این روزها، شورش ما علیه رفتارهایی مانند پوشیدن لباس شیک و گلف بازی کردن با افسر ارشد بازاریابی  به ثمر نشسته است.
خب، شاید نه به طور کامل، اما شکی نیست که مرزهای بازاریابی محتوا هر سال گسترده‌تر می‌شود. در حال حاظر، بازاریابی محتوا از یک عامل ساده در سئوی سایت به یک عامل مهم و پرقدرت چند‌رسانه‌ای و چندکاناله تبدیل شده است.
سِت گودین، قاطعانه پیش‌بینی کرد که بازاریابی محتوا، تنها نوع بازاریابی خواهد بود. این پیش‌بینی مربوط به سال ۲۰۰۸ بود. این سخن به سرعت فراگیر شد، تا به امروز که ما در لبه پرتگاه ایستاده‌ایم و ثابت شده است که او حقیقت را می‌گفت.
این بدان معنا نیست که افسران ارشد بازاریابی از شیوه‌های بازاریابی اثبات‌شده و صحیح مانند روزنامه‌های دیروز استفاده می‌کنند. این مساله بدان معناست که یک ذهنیت محتوا محور دارای توانایی تبدیل همه چیز در رسانه‌های اجتماعی و PR به بازاریابی محصول است_ و حتی فراتر از مرزهای بخش بازاریابی به مناطق ناشناخته قبلی مانند ارتباطات داخلی و خدمات مشتری.
به سازمانی با بازاریابی محتوا محور وارد شوید که در آن محتوا، سطح بازاریابی را برای رسیدن به تمامی جنبه‌های ارتباطی برند ارتقا می‌بخشد. در این‌جا محتوا به عنوان یک کل در بازاریابی درنظر گرفته می‌شود، نه فقط در قالب قسمت کوچکی از شبکه بازاریابی. بهترین تجربیات مشتریان در بازاریابی محتوا، تنها با عالی‌ترین محتواها ارائه شده‌اند.

بازاریابی محتوا محور را در مقیاس صحیح ارائه دهید
به نظر شفاف می‌آید، درست است؟ اما فرصت‌های بزرگ همیشه با چالش‌های بزرگ همراه هستند و نام آن‌ها مقیاس است، مقیاس، مقیاس.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا را گسترش دهید تا به نیازهای چندکاناله، چندبخشی و چندعملکردی یک شرکت چندملیتی پاسخ دهید، و درنهایت نقاط تنش کاملاً مشخص می‌شوند. این فقط یک سوال از حساب کاربری نیست: مقیاس عملیات محتوای خود را گسترش دهید و مسائل مربوط به ارتباط، نظارت، فرآیند و اندازه‌گیری به طور فزاینده‌ای پیچیده‌تر خواهند شد.
برای اینکه موفقیت تیم خود را در مقیاس بزرگ تضمین کنید_در یک رابطه دوطرفه_باید به ۷ مرحله اساسی توجه لازم را داشته باشید. با مجهز کردن تیم خود به ابزارها، مهارت‌ها و فرآیندهایی که هر مرحله را پوشش می‌دهد، شما زمینه را برای تبدیل نه تنها تیم بازاریابی محتوا، بلکه کل سازمان بازاریابی خود فراهم می‌کنید.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

۱. استراتژی

استراتژی محتوا باید بیشتر از یک فرجه مشخص باشد
اشتباه در مورد استلزام استراتژی محتوا، بازاریابان محتوا را در معرض خطر قرار می‌دهد. شاید به همین دلیل است که از هر موسسه تحقیقاتی بازاریابی محتوا، تنها ۳۷ درصد از بازاریابان B2B و ۳۸ درصد از بازاریابان B2C دارای یک استراتژی محتوای مستند هستند. به ترتیب ۳۸ و ۳۶ درصد دیگر از بازاریابان ادعا کردند که آن‌ها هم یک استراتژی محتوا دارند اما به صورت نوشتاری نیست_که این حرف بازاریابان محتوا معادل این ضرب‌المثل است که سگ، تکالیف من را خورد.
این امر به اندازه‌ای واضح است که شما فکر می‌کنید احتیاجی به توضیح ندارد (هرچند مشخص است که به توضیح احتیاج دارد؛ به آمار بالا یک نگاه بیندازید). بدون داشتن یک استراتژی مستند، بازاریابان کورکورانه حرکت می‌کنند، محتوای تصادفی انتخاب می‌کنند و به این امید هستند که یک نفر به صورت اتفاقی این محتوا را ببیند، آن را لازم داشته باشد و در نهایت به تبدیل ختم شود.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

بازارگرایی

اما منظور ما از زمانی که در مورد استراتژی محتوا صحبت می‌کنیم چیست؟ استراتژی محتوا، در مفهوم پایه، شامل افراد، مراحل خرید یک مشتری و یک برنامه مشخص به منظور پاسخگویی محتوا به نیازهای هر شخص در هر مرحله است. شهود یا بصیرت فقط می‌تواند تعداد محدودی بُرد برای یک بازاریاب تنها یا یک تیم کوچک را به ارمغان بیاورد، در حالی که یک استراتژی محتوای مستند می‌تواند هماهنگی کاملی را در کل یک سازمان به وجود آورد و هر مرحله را برای انتشار صحیح و بلندمدت آماده کند.
دوباره وارد بحث قدیمی مقیاس می‌شویم. یک سازمان بازاریابی محتوا محور حتماً به یک استراتژی مستند نیاز دارد، اما این امر فقط آغاز کار است. آن‌ها همچنین به مکانیسم‌هایی برای پیاده‌سازی این استراتژی، مرتبط ساختن آن با عملکردهای بازاریابی چندمنظوره و استفاده از آن به صورت پیوسته در برنامه‌ریزی و تولید محتوا احتیاج دارند.

۲. برنامه

وضع موجود: شهر سیلو
گفتن این موضوع که وضوح، پایه‌ اساسی یک سازمان بازاریابی محتوا محور است همانند این است که بگوییم پاپ یک کاتولیک است. صحیح است؛ اما فقط یک کتمان حقیقت است.
یک گزارش تحقیقاتی در سال ۲۰۱۵ از تِراداتا نشان داد که بیش از ۸۰ درصد از پاسخ‌دهندگان، ساختار سیلویی در بازاریابی را عامل اصلی متوقف کردن آن‌ها از درک صحیح مشتری در سراسر کانال می‌دانند. با این حال، بازاریابی مدرن یک ماهیت چندکاناله دارد که شامل یک مجموعه‌ گسترده از نقاط ارتباطی می‌شود و همین موضوع باعث ایجاد یک ساختار چندطبقه می‌شود. با این ساختاری که در آن هر کانال جداگانه به کار خود می‌پردازد، هیچ راهی برای ایجاد یک تجربه‌ محتوایی مشخص وجود ندارد.
اما صبر کنید، هنوز ادامه دارد: همین امر ضروری تا بالای کانال ادامه دارد. تحقیقاتی که در اوایل سال ۲۰۱۸ توسط موسسه‌ IBM در بحث ارزش کسب‌وکار منتشر شد، نشان می‌دهد که مهم‌ترین ماموریت در میان افسران ارشد بازاریابی، افزایش مسئولیت بیشتر برای مدیریت تجربه‌ هر مشتری تا پایان است_ که شامل اعمال نفوذ در بخش‌های خارج از بازاریابی مانند فروش و خدمات مشتری است.

به طور خلاصه، رهبران بازاریابی نیازمند دیدگاهی جامع نسبت به آمارهای موجود در تمام مجموعه‌ یک برند هستند.

کمبود نظارت شما چه اثرات زیان‌باری را به دنبال دارد
فقدان نظارت در محتوای موجود و در حال نگارش به حشو و انحراف کشیده می‌شود، که باعث می‌شود تا به عنوان محتوا در سراسر مناطق متعدد و بخش‌های یک شرکت چندملیتی گسترش یابد. همان‌طور که واحدهای جغرافیایی فردی ترجیح می‌دهند تا محتوا را از یک کلیت جداگانه به دست آورند تا اینکه بخواهند دارایی‌های موجود را بازیابی کنند، باعث می‌شود تا فرصت‌های ازدست‌رفته برای تولید هم افزایش یابد.
این هزینه‌های آشکار هزینه‌های عمیق‌تر را پنهان می‌کنند. بدون یک دیدگاه جامع از محتوای در حال ایجاد، رهبران بازاریابی نمی‌توانند ناکارآیی فرآیند، موانع تولید و تخصیص منابع نامناسب را تشخیص دهند که همگی این‌ موارد با ترکیب شدن در طول زمان، بازگشت سرمایه‌ بالقوه بازاریابی محتوا را از بین می‌برند.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

۳. ایجاد

جاده طولانی و پیچیده
توانایی ایجاد یک محتوای عالی، قلب و روح سازمان بازاریابی محتوا محور است. یک محتوای عالی همچنین یک نیازمندی غول‌پیکر است که لایق تفسیر منحصربفرد خود است. از ایده اولیه؛ تا یافتن منبع استعداد خلاق؛ تا توسعه مختصر خلاقیت؛ تا روند بازنگری؛ تا بهینه‌سازی جستجو، اجتماعی یا سایر روش‌های کشف؛ تا کیفیت، قانونی و لیست ایمنی نام تجاری؛ و تصویب نهایی_ راه طولانی، پر پیچ‌وخم و دردناکی وجود دارد.
بدون یک گردش کار مشخص، داشتن یک محتوای ساده می‌تواند ماه‌ها به تعلیق درآید. یک کمپین چندکاناله مرکب؟ فکر کردن به آن سخت است.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

فشار ناشی از مقیاس، شکستگی‌های اصلی فرآیند ایجاد محتوا را آشکار می‌کند. در یک کانال بازاریابی ساده، هر چیز ناخوشایندی که قابل کنترل است، به امری غیرممکن در مقیاس سازمانی تبدیل می‌شود.
گردش کاری محتوا ایجاد کنید، نه یک مارپیچ
اگر این‌جا، مکانی است که بازاریابی محتوا بیشتر در معرض افشا قرار می‌گیرد، همین‌جا هم مکانی است که فرصت‌های زیادی برای موثرسازی و ساده‌سازی فرآیندهای تکرارپذیر به دست می‌آید.
برای مدیریت ایجاد محتوا در یک مقیاس مشخص، استفاده از تکنولوژی که یک گردش کار ساده اما کاملاً قابل تنظیم را برای انواع مختلف محتوا پشتیبانی می‌کند، یک ضرورت است. حذف کردن سختی اجرایی جست‌وجوی محتوا در سراسر ایمیل، صفحات گسترده، تقویم‌های مشترک و پیغام‌رسان‌های فوری که به راحتی در بین اعضای تیم حرکت می‌کند، همگی از مزایای تکنولوژی است. یک مکان مرکزی برای ارتباط در میان سهامداران متعدد و شرکای خلاق خارجی، موانع اطلاعاتی را که باعث کاهش سرعت تولید محتوا می‌شوند را حذف می‌کند.
مدیران محتوا همچنین باید بررسی‌های مداوم کیفیت، مانند دستورالعمل‌ها و کارت‌های امتیاز را با قالب‌های محتوا به منظور حذف بازخوردهای غیرضروری و اضافی با یکدیگر ترکیب کنند.

۴. جمع‌آوری

وارد شدن به اعماق محتوا
آیا آماده‌اید تا آماری را به شما نشان دهم که باعث گریه شما شود؟ تحقیقات Decisions Sirius نشان می‌دهد که تا ۷۰ درصد از مطالب در سازمان‌های B2B بدون استفاده باقی می‌ماند. تحقیقات مشابه در مورد محتوای b2C در حال حاضر در دسترس نیستند، اما مطمئن باشید که صرفنظر از صنعت، میزان هدر دادن وقت و پول بسیار حیرت‌انگیز است.
این بدان معنا نیست که محتوا نباید در مرحله اول تولید شود؛ اتفاقاً برعکس، محتوا باید به اندازه‌ کافی وقت داشته باشد تا ارزش لازم خود را به دست بیاورد. مشکل بیشتر محتواها این است که بلافاصله پس از انتشار، به گوشه‌ای فراموش شده از وبسایت منتقل می‌شود و تنها گاهی با جستجوی عجیب‌وغریب در گوگل مجدداً باز می‌شوند.
یک شرکت که محتوای خود را در یک مقیاس عظیم سازمانی، مثلاً برای یک سال تولید می‌کند، بر روی یک گنجینه عظیم از ارزش‌های غیرواقعی نشسته است. محتوا، یک دارایی است که ارزش آن در طول زمان ترکیب شده است، اما شما باید بتوانید اولین نفر آن را پیدا کنید.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

محتوای خود را مدیریت کنید، آن را اتفاقی به دست نیاورید
موجودی محتوا می‌تواند سریعاً اضافه شود، به ویژه زمانی که محتوا به بخش‌های متعدد شرکت و کانال‌های بازاریابی گسترش داده می‌شود. برای جلوگیری از به هدر رفتن محتوا، بهره‌مندی از یک مدیریت دارایی دیجیتال قابل جستجو ضروری است. این امر باعث می‌شود تا به اشتراک گذاری در بخش‌های مختلف، سریع و آسان شود (چه کسانی تمایل دارد تا مجدداً به دنبال پرونده‌ مطالعه موردی فروش بگردد؟) و استفاده مجدد از دارایی‌های موجود برای کمپین‌های جدید را فراهم می‌کند. بخشی از حرکت به سوی مدل بازاریابی محتوا محور ، تشویق عملکردهای بازاریابی چندگانه و همچنین بخش‌های مشتری‌مدار است تا به منظور رسیدن به اهداف خود از محتوا استفاده کنند، اما بدون دسترسی آسان به موجودی‌های قابل استفاده، این امر غیرممکن است.
با این حال، بدون توجه به ضروریت این امر، مدیریت موجودی‌ها زمان زیادی را می‌طلبد و تعداد اندکی از سازمان‌ها آماده هستند تا فقط یک کتابدار تمام وقت را برای مدیریت کاتالوگ‌های موجود خود استخدام کنند. در عوض یک مدیر دارایی دیجیتال که با پلتفرم بازاریابی محتوایی که قبلاً از آن استفاده می‌کردید، هماهنگ شده باشد، به طور ذاتی قابل مقیاس پذیری است، استفاده مجدد از متادیتاهای قابل جستجویی که قبلاً در طول فرآیند ایجاد به محتوا پیوست شده است و حذف گام اضافی زمان‌گیرِ ورود داده‌ها به یک مدیر دارایی مستقل.

۵. فعالسازی

خط پایان در حکم آخر کار بازاریابی محتوا محور نیست؛ این به معنی ادامه زندگی است
داشتن یک ذهن خلاق برای تکامل در یک بازاریاب امری طبیعی است. تایید نهایی، یک جایگاه ساخته شده در هدف چرخه‌ تولید هر نوع محتوایی است، فرقی نمی‌کند که این محتوا یک گرافیک ساده اجتماعی یا یک سایت چندرسانه‌ای در حال ساخت باشد. اما یک مشکل کوچک وجود دارد: محتوا ممکن است تایید شده باشد، اما تا زمانی که زنده نباشد، ارزشی ایجاد نمی‌کند.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

زمانی که ما با خیال راحت دست به سینه به صندلی تکیه داده‌ایم، مشکل اساسی و معنادار هنوز وجود دارد. چیزی که باید معیار سنجش باشد_محتوا را بر روی سایت بگذارید!_ به راحتی می‌تواند در دقیقه نود از هم بپاشد. همان‌طور که اغلب اوقات، فعالسازی محتوا به معنای درگیر کردن تیم‌های دیگر، مخصوصاً توسعه‌دهندگان وب و اهمیت دادن به دیگر اولویت‌ها است. در عین حال، این محتوا در انتظار است، و همان‌طور که در انتظار توزیع است، بی‌ارزش و قدیمی می‌شود.
محتوا‌ی خود را قبل از بی‌ارزش شدن فعالسازی کنید
یک فرآیند توزیع سفارشی برای هر قطعه از محتوا، به سرعت درخشش خود را از دست می دهد. ممکن است برای توزیع یک کانال ساده، مناسب باشد ولی زمانه که محتوا انواع متفاوت رسانه‌های اجتماعی را در کانال‌های چندمنظوره به خود می‌گیرد، فعال شدن محتوا یک امر دلخواه نیست، بلکه ضروری است.
در حالت ایده‌آل، محتوا یا باید مورد تایید باشد یا حداقل در حد امکان به معیارهای تایید نزدیک باشد. در کمترین حالت، یکپارچگی میان سیستم عامل بازاریابی محتوا و CMS وب‌سایت شما، نیاز به تعویض بین سیستم عامل‌های مختلف را از بین می‌برد، که بازاریابان را قادر می‌سازد تا مطالب را در همان مرحله تأیید، بدون دخالت عوامل اضافی پس از یکپارچگی اولیه، منتشر کنند. اما فراتر از محتوای سایت_ به دلیل آنکه دور از تنها کانال توزیع مختلط است_ تیم‌های محتوا باید ترکیب با دیگر سیستم عامل‌های اجتماعی، ابزارهای اتوماتیک بازاریابی و مدیر دارایی دیجیتال برای فعال‌سازی محتوای داخلی را نیز در نظر بگیرند. برداشتن هرگام به سوی به حداقل رساندن زمان اضافی بین تایید و انتشار مطالب، باعث می‌شود تا محتوا به طور فعال‌تری ارزش خود را ارائه دهد.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

۶. شخصی سازی

دوست عزیز، نام خود را وارد کنید
شخصی سازی یا بازاریابی یک-به-یک، از زمانی که عصر دیجیتال، امکان زمینه‌ شخصی سازی را فراهم کرد، به عنوان یک لازمه‌ بازاریابی در نظر گرفته می‌شود. جای تعجب نیست که محتوا هم از این تغییرات مصون نیست، اما تجربه‌ یک محتوای شخصی بسیار متفاوت‌تر از نوشتن نام خانوادگی ساده برای یک ایمیل است.

تعهد شخصی‌سازی، فقط درمورد دنبال کردن روش‌های بازاریابی نیست. آمارها را در نظر بگیرید: یک تحقیق توسط گروه بازاریابی اینسایدر نشان داد که برای ۷۸ درصد از پاسخ‌دهندگان، مطالب مرتبط با یک برند شخصی، باعث افزایش قصد خرید آن‌ها شد و ۵۰ درصد دیگر حاضر به پرداخت حق انعام برای محصولات و خدمات شرکتی بودند که محتوای مرتبط با مارک تجاری آن‌ها را ارائه می‌داد. واضح است که برندهای تجاری که شخصی‌سازی را جدی نمی‌گیرند، سود زیادی را از دست می‌دهند.
یک محتوای شخصی‌ چگونه به نظر می‌رسد؟
شخصی‌سازی محتوا شامل ارائه‌ یک تجربه متناسب با نیازها و خواسته‌های فردی هر کاربر در یک زمان خاص است_ این کار رساندن یک پیام مناسب در مکان مناسب و زمان مناسب است. از یک دیدگاه محتوا محور، یک روش واضح برای شخصی کردن یک تجربه از طریق توصیه محتوایی است که تطتبق بیشتری را با فرد ایجاد می‌کند.
در سطح فردی، شخصی‌سازی بسیار ساده است، مانند توصیه‌ یک کتاب یا فیلم خوب به یک دوست. اما در یک بیان نقیضی، یک شخصی‌سازی مفید باید قابل تعمیم باشد. حالا تصور کنید که یک پیشنهاد را نه تنها به دوستتان، بلکه به تمام افراد یک شهر می‌دهید_ سخت شد، آره؟
توصیه‌های مبتنی بر برچسب گذاری یک راه‌حل جزئی، اما ناقص است، همانند تعداد انگشت شماری از محتوا در یک موضوع واحد که بارها و بارها ظاهر شده است. بهترین راه‌حل‌ها، سرنخ‌های خود را از موتورهای توصیه محتوا می‌گیرند مانند Netflix و از عادت‌های مصرف محتوای هر فرد برای ارائه‌ توصیه‌های بهتر در طول زمان استفاده می‌کنند. علاوه بر این، یک مزیت اضافه برای تیم‌های محتوای بالغ، این است که پاسخ‌های کلی به توصیه‌ها می‌تواند به طور بالقوه شکاف‌های موجود در محتوا را از بین ببرد.

۷. بهینه‌سازی

پول را به من نشان دهید – یا حداقل تقدم را
تصور مشترک میان عمده‌ای از بازاریابان ممکن است این باشد که: ما مردان خلاقی هستیم که مانند تولید مثل ماهی، به همان سرعت ایده‌های خلاقانه ارائه می‌دهیم، اما واقعیت تلخ بازاریابی این است که ما هم مانند دیگران به خط‌ومشی و اصول پایبندیم. تجزیه‌وتحلیل‌های سرسختانه هم به اندازه‌ خلاقیت مهم است_ بسیار همانند پیش‌بینی‌های دلویت در مبحث تجزیه‌وتحلیل بازاریابی که اظهار داشت درصد بودجه‌ بازاریابی در سه سال آینده، به سختی سه برابر می‌شود.
اما با وجود یک قاعده قوی برای اثبات ارزش ما، این قانون برای محتوا محو می‌شود. یک پرسش‌نامه طراحی شده توسط اِسکای‌وورد، نشان داد داد که از یک جامعه آماری ۱۰۰۰ نفری بازاریابان، تنها ۸۲ درصد برای ارزیابی عملکرد محتوای خود، معیارهای مشخص در نظر داشتند و فقط در میان برترین عملکردها، معیارهای محتوا تقریباً جهانی بودند. با این حال، ممکن است که ما عملکرد خود را اندازه‌گیری کنیم، اما نشان دادن بازگشت سرمایه (ROI) یک چالش جهانی است. تحقیقات مرکز بازاریابی محتوا در سال ۲۰۱۸ نشان داد که ۴۷ درصد از بازاریابان B2B و ۴۳ درصد از بازاریابان B2C در واقع بازگشت سرمایه خود را اندازه‌گیری نمی‌کنند. از دلایل عمده‌ اندازه‌گیری نکردن بازگشت سرمایه این است که این کار سخت می‌باشد، بسیار زمان‌گیر است و بازاریابان اصلاً روش انجام این کار را نمی‌دانند.
بنابراین، بازاریابان محتوا از نظر اطلاعات قوی هستند اما از نظر بینش و ادراک ضعیف عمل می‌کنند: ما به اطلاعات دسترسی داریم اما نمی‌توانیم این اطلاعات را کنار هم چیده و به یک نتیجه‌ کلی برسیم.

بازاریابی محتوا محور

بازاریابی محتوا محور

اطلاعات خود را بدون استفاده از چسب نواری تثبیت کنید
چرا درک و تفسیر اطلاعات کامل به این اندازه سخت می‌باشد؟ زیرا این اطلاعات واقعاً زیاد هستند و این داده‌ها در بخش‌های مختلف گسترش یافته‌اند_ مسئله‌ای که تنها با هر کانال جدید، هر مقصد انتشار جدید و هر استفاده‌ جدید از محتوا ترکیب می‌شود.
ادغام این داده‌ها به روشی معنادار، دو مانع را ایجاد می‌کند. مانع اول، بازاریابان برای دسترسی به عملکرد داده‌ها از یک محل مرکزی، نیاز به یکپارچگی در سراسر سیستم عامل‌های مختلف بازاریابی دارند. مانع دوم، بازاریابان باید توانایی ایجاد تصویرهای لحظه‌ای عملکردی و داشبوردی از اطلاعات موثر را داشته باشند_ و فیلتر کردن بقیه‌ عوامل هم به همان اندازه مهم است.
در حالت ایده‌آل، عامل دوم توسط نیازهای کاربر قابل تنظیم است، زیرا آنچه که افسر ارشد بازاریابی در یک نگاه می‌بیند، از تصویر دقیقی که استراتژی محتوا به دنبال آن است، بسیار دور می‌باشد. یک راه‌حل انعطاف‌پذیر باید نیاز به گزارش‌های گسترده را در کنار توانایی تجزیه عملکرد هر کانال، کمپین یا یک محتوای ساده قرار دهد.

۵/۵ - (۱ امتیاز)
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله
5/5 - (1 امتیاز)
تاریخ انتشار: 30 مهر, 1398
آخرین ویرایش: ۳۰ مرداد, ۱۳۹۸
منبع: skyword
      اشتراک گذاری

    تحصیلاتم در ادبیات فارسی بوده است و علاقه‌ام نیز. از این رو نوشتن را برای خود هم روشی برای امرارمعاش انتخاب کرده‌ام و هم راهی برای آرام شدن و لذت بردن. در دیاکوبین وظیفه نوشتن آکادمی تولید محتوا و همین طور مقالات مربوط به دیجیتال مارکتینگ و طراحی تجربه کاربری را برعهده دارم. پدیده‌هایی که هر روز برای آن مطالعه می‌کنم و شوقم به آنها بیشتر می‌شود.

    مشاوره دیجیتال مارکتینگ

    با بهره بردن از خدمات مشاوره دیجیتال مارکتینگ کسب‌وکار خود را با اطمینان بیشتر و ریسک کمتر آغاز کنید. دیجیتال مارکتینگ شامل چندین حوزه تخصصی است؛ که هر کدام دارای پیچیدگی‌های خاص خود هستند. اگر می‌خواهید از فضای آنلاین برای معرفی کسب‌وکار خود بهره برده و فروش بیشتری را تجربه کنید؛ یا اگر ایده‌ای جذاب برای راه‌اندازی کسب‌وکاری در بستر وب دارید؛ پیشنهاد می‌کنیم پیش از انجام هر کاری، از خدمات مشاوره دیجیتال مارکتینگ دیاکوبین بهره ببرید. در جلسه مشاوره ما خواسته‌های شما را بررسی کرده و نیازهای احتمالی، سختی‌های پیش رو، هزینه‌ها، شانس موفقیت و به‌طور کلی مسیر درست را به شما نشان خواهیم داد.

    مشاوره دیجیتال مارکتینگ
    نظرات کاربران (0)
    اشتراک
    اطلاع از
    guest
    0 نظرات
    Inline Feedbacks
    View all comments
    0
    Would love your thoughts, please comment.x