در کارهای استارتاپی کمتری قسمتی را میتوان یافت که تیم نباشد. دست بر هر جایی میگذاریم احتیاج به تیم داریم و باید برای آن تیم سازی کنیم. در این درس از آکادمی آموزش تولید محتوای دیاکوبین به صورت کامل به کارکرد و تشکیل تیم تولید محتوا میپردازم.
شاید لذت بخشترین و در عین حال سختترین کار برای ما ایرانیها، کار کردن تیمی است. وقتی کاری که قرار است به پیش ببریم، یک کار غیر فیزیکی باشد این سختی دوچندان میشود و وقتی که این کار غیر فیزیکی، یک کار تخصصی باشد و تواناییهای اعضای تیم چندان تفاوتی با یک دیگر نداشته باشد، گره دیگری بر گرههای این فعالیت افزوده میگردد.
اساسا روحیه قهرمانی و سلحشوری ما ایرانیها چندان با کار تیمی و تشکیل گروه سازگار نیست. در جنگهای افسانهایمان نیز ترجیح میدادیم به جای آن که صدها هزار نفر را در میدان به جان هم بیندازیم، دو قهرمان را با یک دیگر رو به رو میکردیم و آن دو با یک دیگر گلاویز میشدند و در آخر هر کس زنده میماند او به تنهایی صاحب افتخار و قدرت و جاه و جلال بود.
جالب آنجاست که در همان شاهنامه به خصوص در داستان فاجعه بار رستم و سهراب ما یک تیم از بدکاران را میبینیم که به صورت تیمی اهداف شومشان را جلو میبرند. کیکاووس، شاه نابخرد ایران و افراسیاب دیو سیرت تورانی، همراه با گماشتگان خود در جلو بردن یک هدف شوم میکوشند و قسمت تلخ داستان این است که رستم و سهراب هیچ یاری در میدان ندارند و همین تنهایی آنها، یکی از مسببین فاجعه است.
از داستانهای اساطیری که بگذریم باید لزوم کار تیمی را با شما بازگو کنم. باید بگویم چرا تولید محتوا یک کار تیمی است؟ و اساسا کار تیمی چیست. درباره مبحث دوم یعنی کار تیمی چیست در این جلسه به اختصار صحبت میکنم. اما قبل از آن باید بگویم که در این درس چه میآموزید. عنوان جلسات پیش روی ما در درس سوم به این شرح است.
جلسه ۱:چرا تولید محتوا کاری گروهی است
جلسه ۲: اعضای تیم تولید محتوا چه کسانی هستند و چگونه با هم کار می کنند
جلسه ۳: Kpi تولید محتوا
شما در متن پیش رویتان تعریفی از کار گروهی را درمییابید. اما این که چرا تولید محتوا کاری گروهی است را باید به جلسه نخست درس سه موکول کنیم. مشکلات تولید محتوا به صورت انفرادی را در این درس برای شما شرح میدهم.
در جلسه دوم نیز ارکان و اعضای تیم تولید محتوا را برای شما معرفی میکنم، همین طور به شما میگویم که در یک تیم تولید محتوا علاوه بر افرادی علاقمند و کوشا، دیگر چه احتیاج داریم تا این تیم بتواند حرکت رو به جلوی، معنی دار و قویی داشته باشد.
در جلسه سوم درباره شاخصهای بهبود عملکرد تیم تولید محتوا با شما صحبت میکنم. این که در این تیم چه کارهای قابل شمارش و سنجشی میتواند روی دهد، تا افراد مستحق پاداش کاری باشند. این موارد اگر در تیم تولید محتوایی روی دهد و اجرا شود و از همه مهمتر افراد تیم تولید محتوا، خود را موظف به انجام آن بدانند کار تیمی پدید آمده بسیار خود و حتی بینقص ازآب درمیآید.
کار تیمی چیست؟
خب قبل از آن که به جلسات این درس از آکادمی آموزش تولید محتوای دیاکوبین بپردازیم میخواهم کمی درباره مفهوم کار تیمی صحبت کنم. از اینجا شروع میکنیم لطفا با من چند واژه انگلیسی را با هم ترجمه کنید ۱. Gang ۲. Group ۳. Team
اگر بخواهیم به صورت سطحی این سه واژه را به فارسی برگردانیم، همه این واژه ها معنی گروه و دسته را میدهند. اما برای یک تیم ورزشی هیچ وقت از واژه “گَنگ” استفاده نمیکنند و برای یک دسته نظامی هیچ وقت از واژه تیم استفاده نمیشود. این سه واژه معنایی دقیق دارند و اگر بخواهیم در فارسی آنها را دقیق ترجمه کنیم کار کمی سخت می شود.
از واژه نخست شروع میکنیم Gang را میتوان به دارودسته ترجمه کرد. دارودسته را بیشتر برای اوباش و خلافکاران مصرف میکنیم. از این واژه gangster هم ساخته میشود که خلافکاران سازمان یافته را مد نظر دارد. هر دله دزد و یا دزد بانکی را گانگستر نمیگویند؛ بلکه اعضای یک سازمان خلافکاری را گانگستر مینامند. این افراد در کنار هم کار میکنند یک رئیس دارند و در مواردی آنچنان هماهنگاند که بسیاری از مدیران منابع انسانی دنیا را به حیرت میافکنند.
اما چرا به آنها تیم جنایتکاران نمیگویند؟ جواب را به شما میگویم اما بگذارید دو کلمه بعدی را نیز ترجمه کنم.
کلمه گروپ را به درستی گروه ترجمه میکنیم یک کلمه هندواروپایی است که در چندین زبان مشترک است. گروه معنی عامی دارد. جمع افرادی در کنار هم را شامل میشود. اما باز هم به یک تیم فوتبال را گروه بازیکنان فوتبال اطلاق نمیشود.
قسمت جالب ماجرا این است که تیم با تمام رواجی که در زبان فارسی دارد ترجمه ندارد. فرهنگستان زبان وادب فارسی سعی کرد مدتها پیش آن را به “یارگان” ترجمه کند اما مانند بسیاری از ترجمههای آنها خنک بود و به درد نخور. تیم ترجمه نمیشود زیرا کار تیمی در فرهنگ ما چندان اقبال ندارد. همان طور که قبل هم گفتم ما به دنبال قهرمانان منفردیم که هر یک به جای هزاران مرد یک تنه بجنگند.
در زبان شناسی معتقدند هیچ دو کلمهای دقیقا با یک دیگر یک هممعنی نیستند و گرنه کلا به وجود نمیآمدند. فرقهایی ریز و جزئی بین کلمات به ظاهر هم معنی وجود دارد که سازنده فلسفه به وجودی آنها است. همین طور ایجاد مترادفها در زبان را برای رفع نیاز گویندگان آن زبان عقلی میدانند. در جایی که یخ و برف زیاد است چنده واژه به معنی انواع یخ و برف داریم مانند زبان اسکیموها. حال آن که در عربی به یخ و برف و برفک و برفابه میگویند ثلج؛ عرب هر چند ده سال یک بار برف میدیده است پس ۴۰ لغت برای انوع برف نیاز نداشته حال آن که هر روز و هر ساعت با درخت خرما و شتر سرو کار داشته است و تنوع این لغات در زبانش بسیار بالا است.
این سه واژه تقریبا به صورت معمول به جای یک دیگر به کار گرفته نمیشوند. اما فرق آنها چیست.
من معتقدم و این نظر شخص من است و شاید اشتباه و شاید درست باشد:
- دارودسته برگرد منافعی جمع آمدهاند.
- گروه برگرد هدفی جمع شدهاند.
- تیم برای کاری در کنار هماند.
در دارودستهها وقتی منافع تغییر شکل یابند و یا عوض شوند امکان دارد دوستان امروز به دشمنان فردا و بالعکس تغییر شکل یابند. تنها چیزی که یک دار و دسته را کنار هم نگه میدارد قدرت رئیس و منافع کوتاه مدت و میان مدت افراد است. از این روست که کمتر پیش میآید افراد برای مدت بسیار طولانی عضو یک دار و دسته بمانند. برای این که این مفهوم را خوب بشناسید فیلم دارودستههای نیورکی ساخته مارتین اسکورسیزی را ببینید. همین تأمین منافع از هر طریق ممکن است که از دارودسته ها را به جمعهایی منفور بدل کرده است.

پوستر فیلم دارودستههای نیورکی
گروه نیز به دنبال تأمین منافع است؛ اما این منفعت جمعی است و به هدف افراد بدل میشود. حال آن که در دارودستهها منفعت فردی، محور است و کسی به خاطر یک منفعت جمعی از خیر منفعت خود نمیگذرد، مگر رئیس مجبورش کند.
در گروه هم ما رهبر و شخصیت محوری را داریم این هم سبب میشود که وجه شبهی میان دارودستهها و گروهها باشد. گروهها به خاطر لحاظ کردن منفعت جمعی یک مفهوم جامعه شناسی را پدید میآورند و میتوانند نقش اجتماعی مثبتی را ایفا کنند.
اما تیم. تیم میتواند مربی داشته باشد، کاپیتان داشته باشد اما رئیس ندارد. دستور داده میشود اما هر دستور در کنش و واکنش میان اعضا معنی میشود. همه برای کاری کنار هماند که آن کار هدفی را دنبال میکند که آن هدف، منافع را به همراه دارد.
در یک گروه همه میتوانند یک کار را انجام دهند به خصوص اگر تواناییهای افراد این گروه به یک اندازه باشد و شبیه به هم.
فوتبال ۱۰۰ نفره
حال اگر هر کس پستش مشخص شود و جایگاه نقش آفرینیش در برابر چالشها پیشرو مشخص شد. از گروه به تیم تبدیل میشویم. یک مثال تصویری برای فرق گروه و تیم را برای شما میآوردم. این ویدئو را ببینید. برای آن که آن را در گوگل بجویم کلمه “فوتبال ۱۰۰ نفره را سرچ کرده ام” قبل از دیدن این کلیپ نظر شما درباره یک بازی که در آن ۱۰۰ نوجوان در برابر ۴ بازیکن حرفهای قرار بگیریند چیست؟ کدام تیم برنده میشوند. تیم ۱۰۰ نفره یا تیم ۴ نفره.
حالا کلیپ را ببینید. این واقعیتی است که تیم ۱۰۰ نفره فقط ۵۵ ثانیه در برابر تیم ۴ نفره دوام آورد. این به خاطر آن نبود که نوجوانان درون زمین نیروی بدنی کمی داشتند. اگر بخواهیم روی کاغذ حساب کنیم ۱۰۰ نوجوان چندین برابر آن چهار نفر نیرو دارند.
به طرز بازی نوجوانان دقت کنید. آنها در زمین به میزان زیادی میدوند؛ حال آن که تیم حرفهایها با پاس کاری و حفظ توپ بجای دویدن، حریف را میدوانند. تیم نوجوانان، همه یک کار را انجام میدهند. گروهی بازیکن بدون توپ را محافظت نمیکنند و گروهی دیگر با بازیکن صاحب توپ درگیر شوند. همه به دنبال آن هستند که هدف اصلی تیم، که پیروزی است را یک تنه جلو ببریند. ۱۰۰ نوجوان “گروه فوتبال” و ۴ حرفهای “تیم فوتبال” اند.
در تیم تولید محتوا هم باید وظایف خُرد شود. درست است که همه مینویسند اما برخی باید کارهایی مانند جمع آوری پرونده علمی، ویرایش، نمونه خوانی و طراحی و اجرای استراتژی محتوا را برعهده گیرند. در جلسات این درس این وظایف را به خوبی میشناسیم.
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله
نظرات کاربران (0)