به زبان محاوره سخن گفتن کاری است که همه ما همه روزه انجام میدهیم. عیبی دارد؟ نه، اتفاقا اگر به این زبان حرف نزنیم اشتباه است. اما در نوشتن چه طور در این جلسه از آکادمی آموزش تولید محتوای دیاکوبین به زبان محاوره میپردازیم.
این زبان تغییر شکل یافته لهجههای محلی است و در بسیاری موارد نزدیک شده زبان معیار است به یکی از لهجههای محلی که در پایتخت لهجه تهرانی است. البته زبان محاوره در هر جایی متفاوت است. همین هم هست که آن را مناسب رسانهها نمیکند.
با انتخاب زبان محاوره برای نوشتن دو اتفاق میافتد. بسیاری از اصطلاحات شما را در شهرهای دیگر نمیفهمند و البته چیزهایی که آنان مینویسند نیز، شما نمیفهمید. دایره مخاطبان شما هر روز کوچکتر میشود چون زیرا این سطح زبانی گاه میان دو نفر با دو تن دیگر متفاوت است چه رسد به جمعیت بسیار بزرگ.
زبان محاوره عملا یکی از سطوح زبان است. حال آن که ما برای استفاده از زبان سطوح بسیار گوناگونی را در حیطه استفاده میآوریم.
انسانها با نوشتن در جاده جاودانگی قدم بر میدارند. حال هر چه این راه و رسم جاودانگی را پر مایه تر ادا کنند. در این راه بیشتر میپایند. به یاد دارم مجموعه داستان انتری که لوطیش مرده بود صادق چوبک را میخواندم. در آن مجموعه داستان یک داستان با نام چرا دریا طوفانی شد نام داشت. صحنه اصلی داستان را چند راننده کامیون شکل میدادند که اتاقکی درمیان عدلهای پنبه بارشان بود و در آن اتاقک تریاک میکشیدند. آنها در طوفان گیر کرده بودند و نمیتوانستند راه خود را ادامه دهند. داستان به زبان محاوره و شکسته مملو از اصطلاحاتی بود که هیچ وقت به گوش ما نرسیده بود.
این واقعیتی است که صادق چوبک، وقتی میخواهد داستانش را با دیالوگها میان چند شوفر کامیون که پای بساط تریاک نشستهاند داستان خود را جلو ببرد، نمیتواند از زبان معیاری استفاده کند که من و شما در دانشگاه استفاده میکنیم.
این زبان کاملا شکسته است و برای ما تا حد زیادی نامأنوس اما زبانی است بسیار نزدیک به واقعیت.
حال به همان دوران نگارش مجموعه داستان صادق چوبک میرویم. یعنی حوالی دهه چهل شمسی. مقالهای از دکتر پرویز ناتل خانلری در دست است درباره مهاتما گاندی. این مقاله را بسیاری از ویراستاران به عنوان یک نثر بیعیب در قاموس زبان معیار میپندارند.
اندکی از آن را بخوانیم:
“مردان بزرگ به کوه میمانند: هرچه از آنها دورتر شویم، عظمتشان را بهتر مییابیم. سی سال پیش در کشور ما کسانی که با روزنامه و اخبار و حوادث جهان سروکار داشتند، گاهی خبری در روزنامهها میدیدند که گاندی به زندان افتاده یا روزه گرفته است. این گاندی، که بود؟ عکس او گاهی در روزنامهها منتشر میشد: مردی نحیف که عینکی به چشم و لُنگی بهجای همهٔ پوشیدنیها به کمر داشت… .
در آن زمان، بسیار دشوار بود که کسی بداند این مرد نیمبرهنه که با بزرگترین امپراتوری جهان درافتاده است، چه نیرویی دارد و چگونه سرانجام در این پیکار بزرگ پیروز خواهد شد.” به نقل از سایت : ویراستاران
سیاستهای سردبیری دیاکوبین اجازه نمیدهد تا متن صادق چوبک را برای شما بیاورم تا این دو را با هم مقایسه کنید. چون در هر چند سطر خود یک فحش میدهد. شاید بگویید چقدر دکتر خانلری با ادب و چوبک بی ادب بوده اند اما این دو هر یک به دنبال خلق فضایی ویژه خود و داستان خود بودهاند.
زبان برای این دو مانند مومی است که هر یک شکلی به آن دادهاند. مهم آن است که شکلی که به آن دادهاند به غایت هنرمندانه و زیباست.
پس در قدم اول به این نتیجه میرسیم که ببینید چه فضایی را میخواهید خلق کنید و البته با چه کسی میخواهید ارتباط برقرار کنید. اگر سطح مخاطب و سطح زبان شما و فضایی که دوست دارید خلق کنید با زبان معیار شکل میگرفت از آن و اگر فضای کار شما با زبان محاوره شکل میگرفت از این استفاده کنید.
قوت و ضعفهای زبان محاوره
زبان محاوره برای کجا خوب است و برای کجا خوب نیست. در متنهای تجاری اگر مخاطب شما زیر ۴۰ سال سن داشت میتوانید از این زبان استفاده کنید. این زبان یکی از بهترین راهها برای ایجاد صمیمیت است. متنهایی که به زبان محاوره مینویسید را تا میتوانید کوتاه کنید. و در بعضی مواقع طنز میتواند در زبان محاوره خوب جا بیفتد
راهی وجود دارد که اگر از آن استفاده کنید بی آن که زبان را بشکنید و به فعلهای آن ضربه بزنید، میتوانید از زبان محاوره استفاده کنید. آن هم استفاده از اصطلاحات رایج میان نسل و یا گروه شغلی است. در این حالت حتی اگر کاملا به زبان معیار بنویسید هم خواننده متن شما را به زبان محاوره میخواند. بیشتر نویسندگان زبردست از این روش برای القای حس زبان محاوره در زبان معیار استفاده میکنند.
زبان محاوره قاعدهمند نیست. چون به تعداد گویندگان آن میتواند شکل و سبک داشته باشد. هیچ وقت نمیتوانیم برای این قاعدهای پیدا کنید که تهران را میگویند تهرون، نان را میگویند نون، ولی سرباز را نمیگویند سربوز.
از این دست موارد در زبان محاوره بسیار است. همین طور وجود انواع اختلاف معانی در زبان محاوره است که ما را در استفاده از آن بی رغبت میکند. مانند این که در زبان محاوره مردم شیراز، دو پیازه آلو اسم غذایی است که با پیاز و سیبزمینی درست میشود. مردم شیراز با اصراری وصف ناشدنی معتقدند سیب زمینی آلو زمینی است.
زبان معیار وسواس خاص بر درست گویی و درستنویسی دارد و آن را به شدت پیگیر است، حال آن که زبان محاوره استعداد بسیار جالبی در غلط تلفظ کردن لغات دارد. مثلا از کلمه دیوار بگیرید که به آن در تهران قدیم دیفال میگفتند تا بسیاری از کلمات انگلیسی مانند کلمه سنتربو که به آن سندل بل میگویند.
با تمام این ضعفهای زبان محاوره بهتر است آن را در نوشتن برخی از شعارهای تبلیغاتی برای ایجاد صمیمیت؛ برای متن های کوتاه اینستاگرم؛ برخی ایمیلهای تجاری استفاده کنید.
به هیچ عنوان با این زبان اطلاع رسانی نکنید. بدترین گزینه برای انتقال اطلاعات زبان محاوره است . حتی با آن نمیتوایند ساعت برگزاری جلسه یا عروسی خود را بیان کنید. امتحان کنید.
خلاصه درس
۲ ۲ votes
امتیازدهی به مقاله
زبان محاوره در بیان چه مواردی بی همتا است؟
در دیالوگها و داستانهای بر پایه دیالوگ زبان محاوره بسیار مفید است.
زبان معیار برای چه مواردی جایگزین ناپذیر است؟
اطلاع رسانی با زبان معیار بسیار راحت و البته جایگزین ناپذیر است.
مهم ترین ویژگی زبان محاوره چیست ؟
- زبان محاوره بی قاعده است
- صمیمی است
- به طنز خوب راه میدهد
- محبوب جوانان است
نظرات کاربران (0)