حتما چند عبارت کلیدی در نظر دارید که میخواهید برای آن رنک و رتبه بگیرید. شاید حتی محتوای عالیای هم تولید کرده باشید. حالا چطور صفحه خود را بهینه کنید تا نه تنها گوگل بفهمد این صفحه درباره چیست بلکه مکانی را به آن در صفحه اول نتایج جستجو اختصاص دهد؟ در ادامه توصیههایی کاربردی برای انجام این کار برای شما آماده شده است. اما ابتدا، مطمئن شویم که سئوی داخلی چیست.
سئوی داخلی چیست؟
سئوی داخلی یا سئوی درون صفحه به عمل “بهینه سازی” صفحات وب گفته میشود تا به رنک و رتبه بندی بالاتر آنها در موتورهای جستجو کمک شود. هدف نهایی سئو افزایش ترافیک ارگانیک سایت شماست.
اما دقیقا فرآیند “بهینه سازی” چیست؟
سئوی داخلی بیشتر بر روی جایگذاری استراتژیک عبارتهای کلیدی کاملا مرتبط در صفحه شماست. عبارت کلیدی تیتر، متا دیسکریپشن، در H1 و غیره.
متاسفانه، این نوع توصیه به طور کامل تاریخ گذشته و بی مصرف است.
در سال ۲۰۱۸ گوگل آنقدر باهوش شد که مترادفها و عبارتهای کلیدی مرتبط را درک کند. پس شما دیگر مجبور نیستید خود را درگیر جایگذاری استراتژیک عبارتهای کلیدی کاملا منطبق در صفحات وب خود کنید. باور ندارید؟ به نتایج برتر برای جستجوی عبارت “بهترین کامپیوتر اپل” نگاهی بیندازید. از میان ۱۰ نتیجه برتر، تنها یکی از آنها کلمه “کامپیوتر” را در تایتل تگ یا URL خود دارد.
بقیه صفحات درمورد مسائلی مانند: “بهترین مک بوک ها، راهنمای خرید مک، کدام مک را بخرید؟” هستند.
گوگل متوجه میشود که شما با جستجوی عبارت “بهترین کامپیوتر اپل” به دنبال اطلاعاتی مربوط به خرید مک بوک هستید.
برای بهینهسازی صفحات وب خود مانند سال ۲۰۱۸ آماده هستید؟ پس این ۸ نکته سئوی داخلی را دنبال کنید.
۱. با بهینه سازی برای “هدف جستجو” وارد بازی شوید
اگر اصلا بازیکن نباشید، نمی توانید بازی را ببرید.
بگذارید توضیح دهم:
من دوست دارم یک بازیکن بسکتبال حرفهای باشم. متاسفانه، من ۱۶۰ سانتی متر قد دارم. من فقط به این فکر می کنم که “اگر واقعا چیزی را بخواهی، به آن می رسی!”…
… اما این تفکر کاری از پیش نمی برد چون مهم نیست چقدر تمرین می کنم و مهارت های خود را “بهینه” می کنم، LeBron همیشه با ۱۹۰ سانتی متر قد من را می برد. منظورم این است که با این اختلاف قد من فقط می توانم از او بترسم، اما بیشتر می خواستم به شباهت این مثال با موضوع خودمان اشاره کنم.
نکته ای که می خواهم بگویم این است:
من+بسکتبال= مسابقهای غیرممکن. من آن چه اغلب مربیان به دنبالش هستند را ندارم. بنابراین، احتمالا هیچوقت برای هیچ تیمی انتخاب نخواهم شد، چه برسد به اینکه شانس برنده شدن در مسابقه را داشته باشم.
اما این موضوع چه ارتباطی به سئو دارد؟
به گوگل مانند مربی که بازیکنان (صفحات وب) را برای تیم خود (رتبه بندی های برتر برای عبارت خاصی که جستجو شده است)، انتخاب میکند. اگر محتوای شما بازیکن خوبی نباشد، شما حتی به بازی وارد نمی شوید، چه برسد به اینکه فرصت برنده شده را داشته باشید (رسیدن به رتبه اول).
بنابراین چطور میفهمید جستجوکنندگان چه چیزی میخواهند؟
خب، آنقدر هم پیچیده نیست. برای مثال، واضح است که کسی که درون گوگل تایپ می کند “خرید پودر پروتئین” میخواهد صفحات محصولاتی مانند این را ببیند.
کل مدل کسب و کار گوگل بستگی به این دارد که مناسب ترین نتایج را در بالاترین سطح نمایش دهد. شما میتوانید به قدرت درک آنی خود توجه کرده و ببینید چه چیزی در حال حاضر برای عبارت کلیدی هدف شما رنک میشود و به این ترتیب از این واقعیت به نفع خود استفاده نمایید.
بیایید این کار را برای عبارت کلیدی “خرید پودر پروتئین” انجام دهیم.
درک آنی= پذیرفته شده.
صفحات محصول و دستهبندی دقیقا آن چیزی هستند که گوگل نشان میدهد؛ این یعنی این صفحاتی هستند که جستجوکنندگان میخواهند ببینند.
مثال: “چطور برای وبسایت خود، تبلیغات انجام دهیم.”
کاملا واضح است که این یک عبارت جستجوی غیرمتداول است، اما جستجوکنندگان می خواهند چه چیزی ببنند؟ آیا به دنبال راهنمای گام به گام هستند؟ آیا لیستی از چندین تاکتیک تبلیغاتی می خواهند؟ یا چیزی کاملا متفاوت را میخواهند؟
گوگل به طور قابل توجهی لیست های تاکتیک های تبلیغ وبسایت را دوست دارد.
اگر بخواهید برای این عبارت کلیدی/ موضوع رتبه بگیرید، این دقیقا چیزی است که باید بسازید. گوگل دقیقا به شما می گوید جستجوکنندگان می خواهند چه چیزی ببینند.
نکته کاربردی: به صفحاتی که در حال حاضر بیشترین رتبه را دارند توجه کنید تا بهتر هدف جستجو را بفهمید و بعد بر اساس آن عمل کنید. این تنها راهی است که فرصت بردن بازی را دارید. تلاشهای بیهوده برای صفحات را متوقف کنید.
۲. مطمئن شوید صفحه شما سریع بارگزاری میشود
آیا تا به حال شده که بر روی نتیجهای در گوگل کلیک کرده باشید که بارگزاری آن مدتها طول بکشد؟! اگر شما هم فردی شبیه به من باشید، احتمالا روی دکمه برگشت کلیک کرده و نتیجهای دیگر را انتخاب میکنید. صفحاتی که به کندی بارگزاری می شوند آزاردهنده هستند. به همین دلیل هم هست که سرعت صفحه از سال ۲۰۱۰ یکی از فاکتورهای سئوی داخلی برای رتبه بندی معرفی شد.
وقتی مطالعات گسترده خود را بر روی سئوی داخلی در سال ۲۰۱۶ انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که همبستگی کمی میان زمان بارگیری صفحه و رتبه بندیها وجود دارد.
به این ۲ نکته توجه کنید:
اول این که آن مطالعه چند سال پیش انجام شده؟ چون همیشه همه چیز در حال تغییر است. گوگل اخیرا الگوریتم موبایل فرست ایندکس خود را راه اندازی و تایید کرده که سرعت صفحات موبایلی از این به بعد یک فاکتور رتبه بندی است.
دوم این که حتی اگر ما موتورهای جستجو را فراموش کنیم، واضح است که صفحاتی که سرعت بارگیری کمی دارند برای تجربه کاربری بسیار بد هستند. افراد سریعا دکمه برگشت را در صفحاتی سرعت بارگیری کندی دارند، میفشارند، به این معنی که آنها هیچوقت از صفحه شما بازدید نمی کنند؛ حتی اگر رتبه اول باشید.
برای ارتقاء سرعت صفحه با ابزار Google’s PageSpeed Insights شروع کنید. این ابزار صفحه شما را تحلیل کرده و چند پیشنهاد برای بهینه سازی به شما خواهد داد.
اما دو نکته برای بهبود سرعت صفحه به شکل صفحه به صفجه وجود دارد.
برای کاهش اندازه تصاویر از پلاگینی مانند Shortpixel در وردپرس (تا ۱۰۰ تصویر در ماه رایگان است) استفاده کنید تا بهینه سازی و فشرده سازی تصاویر به صورت خودکار انجام شود.
HTML های بلااستفاده را به حداقل برسانید. هر کاراکتر HTML باید بارگزاری شود. اگر از وردپرس استفاده میکنید، به جای ویرایشگر تصویری از ویرایشگر متنی استفاده کنید. این کار میزان HTML بلااستفاده در صفحات را به حداقل میرساند.
باید همچنین بر روی ارتقاء سرعت کلی سایت خود نیز کار کنید.
در عین حال سعی کنید زیاد هم درگیر سرعت صفحه نشوید. احتمال این وجود دارد که وقتی به نقطه خاصی میرسید، کار کردن بیش از حد بر روی یک میلی ثانیه این طرف و آن طرف، تاثیر محسوسی بر روی رتبه بندی شما ندارد.
گوگل عنوان میکند که ۵۳% از کاربران، اگر بیش از ۳ ثانیه بارگزاری صفحات طول بکشد، آنها را رها میکنند. بنابراین پیشنهاد میکنیم ۲ ثانیه یا کمتر را به عنوان قانون کلی در نظر بگیرید.
با کاهش اندازه تصاویر و حذف HTML های غیرضروری، قطعا صفحه شما تا حد ممکن سریعتر بارگزاری میشود.
۳. عبارت کلیدی هدف خود را به طور استراتژیک در عنوان، متا دسکریپشن و تگ های H1 قرار دهید
می دانیم به این فکر می کنید که: همین الان گفتید در سال ۲۰۱۸ این موضوع مهم نیست! پس چرا چنین چیزی را پیشنهاد می کنید؟
من نگفتم جایگذاری استراتژیک عبارتهای کلیدی ایده بدی است، فقط گفتم این تمام سئوی داخلی نیست! همچنین مانند قبل حائز اهمیت نیست.
اما هنوز هم قرار دادن عبارت کلیدی هدف در این قسمتها مهم است. البته اگر قرار دادن این عبارتهای کلیدی معنادار باشد.
دو دلیل مهم برای انجام این کار وجود دارد:
اول، ما بر روی ۲ میلیون کلمه کلیدی در سال ۲۰۱۶ تحقیق کردیم، به این نتیجه رسیدیم که هنوز همبستگی کمی میان رتبه بندیها و جایگذاری استراتژیک کلمات کلیدی کاملا منطبق وجود دارد.
دوم و مهمتر این که این کار کمک میکند صفحاتی را به جستجوکنندگان نشان دهیم که مرتبطترین نتیجه را برای آنان دارد.
برای مثال، فرض کنیم می خواهیم لیوانهای نوشیدنی جدید بخرید؛ بنابراین در گوگل “لیوانهای نوشیدنی” را جستجو میکنید. بیشتر احتمال دارد روی کدام یک از نتایج کلیک کنید؟ قاعدتا بر روی نتیجهای که بیشترین انطباق را با عبارت جستجو داشته باشد.
وقتی عبارتهای کلیدی کاملا منطبق به زور در محتوا قرار گرفتهاند، میتوانند اسپم و غیرطبیعی به نظر برسند.
شما مجبور نیستید عبارتهای کلیدی دقیق را در محتوای خود استفاده کنید. میتوانید از هم معنیها، مترادفها و غیره نیز استفاده کنید. گوگل آنقدرها باهوش هست که این موارد را متوجه شود. فقط مطمئن شوید که محتوای تولیدی شما مناسب و کاربردی است.
چطور می توانیم از چنین چیزی اطمینان حاصل کنیم؟
تقریبا هیچ صفحهای برای فقط یک عبارت کلیدی در گوگل رنک نمیگیرد. اغلب صفحاتی که بالاترین رتبهبندیها را دارند برای ۱۰۰۰ عبارت کلیدی دیگر نیز دارای رنک و رتبه هستند. راهنمای ما برای ثبت نام در موتور جستجو، همانطور که میبینید برای ۱۲۰۰ عبارت کلیدی دیگر نیز رنک گرفته است:
می دانید چند عبارت کلیدی در محتوا ما وجود دارد؟ صفر!
نکته کاربردی: عبارت کلیدی هدف خود را در تگ عنوان، متا دسکریپشن، H1 و هرجای دیگری که فکر میکنید مناسب است، قرار دهید. اگر مجبورید از عبارتی استفاده کنید که دقیقا عین عبارت کلیدی هدف شما نیست، نگران این موضوع نباشید؛ گوگل باهوشتر از این حرفهاست.
۴. از URL های کوتاه و توصیف کننده برای سئوی داخلی استفاده کنید
میتوانید با تنها نگاه کردن به URL این صفحه به من بگویید موضوع آن چیست؟ شک دارم!
https://www.medicalnewstoday.com/articles/322345.php
حالا به این لینک نگاهی بیاندازید:
https://www.dietdoctor.com/how-to-lose-weight
با یک نگاه میفهمیم که این یک پست وبلاگی درمورد کاهش وزن است. این یک مثال از URL توصیفی است.این URL به شما می گوید که چه انتظاری میتوانید از این صفحه داشته باشید.
می توانیم چند دلیل بیاوریم و ثابت کنیم که چرا این کار یک تکنیک خوب برای سئوی داخلی است.
اول، همانطور که در نکته قبلی اشاره کردیم، جستجوکنندگان بیشتر احتمال دارد روی نتیجه جستجویی کلیک کنند که دقیقا منطبق بر عبارت جستجوی آنهاست. URL های توصیفی کمک میکنند صفحه شما به عنوان مناسبترین نتیجه به نظر برسند.
دوم، URLهای توصیفی شامل عبارتهای کلیدی هستند که شما هدف قرار دادهاید.
اما اگر ساختار فعلی URL به شما اجازه ساخت URL توصیفی این چنینی را ندهد چه میشود؟ آیا باید کل سایت خود را مجددا ساختار بندی کنید؟
من باور دارم که این یک فاکتور رتبه بندی بسیار کوچک است. بنابراین چیزی نیست که بخواهم خیلی خودم را با آن درگیر کنم و حتی شاید ارزش تلاش کردن برای ساختار بندی مجدد سایت را ندارد. فقط برای این است که عبارتهای کلیدی را در URL خود بگذارید.
به عبارت دیگر، فقط در صورتی که امکان انجام این کار را دارید، انجامش دهید. اگر نمیتوانید، خیلی خودتان را اذیت نکنید.
بعلاوه باید URL های خود را تا جای ممکن کوتاه و قابل فهم نگه دارید. ما متوجه همبستگی واضحی میان تعداد کاراکترهای درون URL و رتبهبندی شده ایم. اگر تعداد کلمات خیلی زیادی داشته باشید، در نتایج جستجو شکسته می شوند.
نکته کاربردی: به دنبال ساخت URL های کوتاه و قابل فهم باشید که تا جای ممکن توصیفی هستند. اگر بتوانید عبارتهای کلیدی هدف خود را نیز در آنها جایگذاری کنید، نور علی نور است.
۵. از آلت تگ های توصیفی برای تصاویر خود استفاده کنید (و نام فایل تصاویر خود را بهینه کنید)
یک واقعیت غافلگیر کننده! ۸.۱ میلیون (۳.۳%) آمریکایی نقص بینایی دارند. این افراد ممکن است از بزرگ کننده تصویر یا نرم افزار screen reader استفاده کنند یا نوعی کوررنگی داشته باشند. در واقع هر ۳۰ کاربر موتورهای جستجو، ۱ نفر نقص بینایی داشته و به این ترتیب ممکن است از نرم افزار screen reader استفاده کند.
این موضوع چه ربطی به آلت تگها دارد؟
بهتر است از آلت تگ ها برای توصیف صفحات خود استفاده کنید. در واقع وقتی تصویر بارگزاری نمیشود، متن نشان داده خواهد شد، همینطور وقتی بازدیدکنندگان از نرم افزار screen reader استفاده میکنند نیز این متن نشان داده میشود.
این سینتکس HTML برای آلت تگها است:
<img src=”/cute-cat.png” alt=”A picture of a super cute cat”/>
شما باید تصاویر خود را به دقیقترین شکل ممکن توصیف کنید، هم با آلت تکست و هم با اسم فایل تصویر. اگر این موضوع منجر به کاربرد عبارتهای کلیدی هدف نیز بشود که بهتر هم هست. اما زیاد خود را مجبور به انجام این کار نکنید.
در سال ۲۰۱۶، ما نتیجه این کار را برای ۲ میلیون عبارت کلیدی بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ۵۰% از صفحات در ۱۰ نتیجه برتر، دارای آلت تگ نیستند. همچنین همبستگی خیلی کمی میان استفاده از عبارتهای کلیدی در آلت تگ ها و رتبه ها وجود داشت.
اما این صرفا مطالعه نتایج جستجوی معمولی بود.
برای جستجوی تصویر گوگل، نتایج، درست مانند همبستگی، احتمالا بسیار متفاوت خواهد بود. این یک دلیل خوب دیگر برای استفاده از آلت تگهاست.
نیاز به دلیل دیگری برای اثبات اهمیت سئوی تصاویر و آلت تگها دارید؟
گوگل سرچ کنسول اعلام کرده که تصاویر در بلاگ ما طی ۳ ماه گذشته بیش از ۲ میلیون ایمپرشن در بخش تصاویر گوگل داشته است. این یعنی ۱۵۷۰ کلیک برای وبسایت ما از بخش تصاویر گوگل. درست است که عدد خیلی زیادی نیست، اما می تواند خوب باشد.
نکته کاربردی: از آلت تگ ها و اسامی توصیفی برای تمامی تصاویر خود استفاده کنید. این کار زحمت زیادی ندارد، اما کاملا ارزش انجام دادن را خواهد داشت.
۶. از اسکیما مارک آپ (در جای مناسب) برای افزایش CTR استفاده کنید
اسکیما مارک آپ به موتورهای جستجو کمک میکند تا موضوع صفحه شما را بهتر درک کنند. حتما تا به حال نتایج جستجوی گوگل را با رتبهبندی ستارهای، نظرات یا تصاویر دیده باشید،آنها نمونهای از اسکیما مارک آپ هستند.
این هم نتایج مشابه با اسکیما مارک آپ و بدون اسکیما مارک آپ است:
درک اینکه چرا ثابت شده است چنین مارک آپی “کلیک پذیری” صفحات وب را در SERP افزایش میدهند نیاز به هوش چندانی ندارد. مردم عاشق موضوعات بصری هستند، بنابراین هرچیزی که به صفحه شما کمک می کند تا برجستهتر نشان داده شود، تاثیر مثبتی خواهد داشت.
اما شما کارهای بسیار بیشتری میتوانید با اسکیما انجام دهید.برای مثال اگر شما وبسایتی برای فروش کتاب دارید، علاوه بر این که میتوانید از اسکیما مارک آپ برای معرفی این صفحه با فعالیت تجاری استفاده کنید، میتوانید عنوان کتاب، قیمت و … را هم مشخص کنید.
آیا اسکیما مارک آپ یک فاکتور رتبهبندی مستقیم است؟ نه دقیقا!
آیا این یعنی شما باید به تمامی صفحات وب خود، اسکیما مارک آپ اضافه کنید؟
البته که نه. بسیاری از صفحات نفع چندانی از اسکیما مارک آپ نمیبرند. کافی است آن را به صفحات وبی که بیشتر برای آنها لازم است اضافه کنید.
به صفحاتی که بالاترین رتبه بندیها را برای عبارتهای کلیدی هدف شما دارند نگاهی بیندازید. اگر بسیاری از این صفحات اسکیما مارک آپ دارند، احتمالا شما هم باید برای صفحات خود از اسکیما مارک آپ استفاده کنید.
نکته کاربردی: اسکیما مارک آپ را برای افزایش CTR صفحات خود در SERP اضافه کنید. همچنین برای اینکه به موتورهای جستجو کمک کنید بهتر محتوای درون صفحات وب شما را متوجه شوند.
۷. ارتباط موضوعی را افزایش دهید تا همه چیز برای گوگل ساده تر شود
میخواهم چند کلمه را لیست کنم. تمامی این کلمات مواد اولیهای برای پخت غذای سادهای که همگی با آن آشنایی داریم به کار میرود. حدس بزنید کدام غذا است؟
- تخم مرغ
- ماهیتابه
- کره
- نمک
- فلفل
- کفگیر
- پنیر
متوجه شدید؟
حتما به ارتباط این موضوع با سئوی داخلی فکر میکنید. این مفهوم در سئوی داخل صفحات “فهرست بندی براساس عبارت” و ” همزمانی” نام دارد.
گوگل می تواند ارتباط موضوعی محتوا را با استفاده همزمان از کلمات و عبارات، بهتر تشخیص دهد.
برای مثال، فرض کنیم شما صفحه ای با عنوان “دستور پخت املت خوشمزه” دارید. گوگل احتمالا صرفا براساس این عنوان می تواند حدس بزند موضوع صفحه چیست. اما اگر ببیند درون صفحه به تمامی مواردی که بالا اشاره شد، نیز اشاره شده است، حدس او تبدیل به یقین خواهد شد.
کمی بررسی و تحقیق درباره مواردی که نتایج برتر به آن اشاره میکنند، ارزشمند است.
نکته کاربردی: کلمات و عباراتی که به طور معنایی به هم مرتبط هستند را برای افزایش “ارتباط” صفحه خود استفاده کرده و به این ترتیب به گوگل کمک کنید تا صفحه شما را به عنوان بهترین نتیجه برای عبارت کلیدی هدف تشخیص دهد.
۸. محتوای خود را ساده و قابل خواندن نگه دارید
تصور کنید اگر من این مقاله را به زبان شکسپیر مینوشتم، احتمالا اکثریت شما در سریعترین حالت ممکن دکمه “برگشت” را فشار میدادید. شما تنها نیستید. اغلب آمریکاییها تمایل به خواندن مطالبی دارند که در سطح هفتم یا هشتم مدرسه نوشته شده است.
باور عمومی بر این است که گوگل به دنبال رفتار کاربران (زمان توقف، زمان ماندن در صفحه و غیره) برای تاثیر گذاشتن بر روی رتبه بندیها است. بنابراین اگر متن شما پیچیده و درک آن مشکل است، بازدیدکنندگان شما مستقیم به دنبال دکمه بازگشت خواهند گشت.
چند نکته برای خوب و ساده نگه داشتن مطلب:
- از کلمات پیچیده اجتناب کنید. استفاده از لغت “نزدیک” به جای “مجاورت”.
- از کلمات و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید.
- اگر امکانش را داشتید به زبان غیررسمی بنویسید: همانطور که صحبت می کنید بنویسید. عامیانه نوشتن را تمرین کنید.
چرا نباید اشاره ای به “عبارت های کلیدی LSI” و کلمههای هممعنی بکنیم؟
بسیاری از راهنماهای سئوی داخلی میگویند “عبارتهای کلیدی LSI و هم معنی عبارتهای کلیدی را در محتوای خود پخش کنید”. این یک توصیه بیاعتبار است.
بگذارید با هممعنیها شروع کنم و دلیلش را بگویم.
مترادف: کلمه یا عبارتی که معنی کاملا یا تقریبا برابر با کلمه یا عبارت دیگری به همان زبان دارد، برای مثال بستن مترادف مسدود کردن است.
حالا، موضوع “عبارتهای کلیدی LSI” چیست؟
عبارت های کلیدی LSI: کلماتی که به کلمه کلیدی مرتبط هستند.
تصور کنید مطلب شما درباره خودرو باشد؛ برخی از “عبارتهای کلیدی LSI” میتوانند معنایی مستقل از خودرو داشته باشند؛ موتور، سوخت، گاز، بنزین، فراری و غیره. اما در نهایت مجموع این لغات شما و گوگل را یاد خودرو میاندازد.
نکات آخر
- سئوی درون صفحه مفهومی بیش از به زور جای دادن چند عبارت کلیدی درون متاتگها است.
- اگر همان اول محتوای مناسب و خوبی بنویسید، محتوای شما به صورت خودکار، بهینه سازی شده است.
- سئوکارهایی را می شناسم که عاشق آزمایش کردن روش های مختلف برای بهبود رتبه سایت هستند. ما فقط میخواهیم بدانیم چگونه به سادهترین روش ممکن میتوان رتبه بهتری در موتورهای جستجو به دست آورد.
- سئوی درون صفحه مجموعه اقدامات برای ارائه بهترین پاسخ به جستجوگران است. این مهم ترین گام است. اگر شما چنین کاری را انجام ندهید، در واقع هیچ اقدامی برای بهینه سازی صفحات انجام ندادهاید.
- همیشه گوگل را خوشحال نگه دارید!
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله
نظرات کاربران (0)