سطوح زبان چیست؟ آیا میتوان زبان را سطح بندی کرد و هر سطحی را به کس یا کسانی اختصاص داد. در این جلسه از آکادمی آموزش تولید محتوای دیاکوبین به دنبال جواب این سوالها هستیم.
در جواب این سوال بهتر است بدانید که هر کدام از ما در یک سطح خاصی از زبان به سر میبریم. حالا فرض کنید در فضای سرزمینی زبان فارسی بیش از ۱۰۰ میلیون نفر به زبان فارسی در سه کشور حرف میزنند و با این برداشت از سطوح زبان حدود ۱۰۰میلیون سطح برای زبان وجود دارد. اما اینگونه نیست. در این جلسه از آکادمی آموزش تولید محتوای دیاکوبین میخواهم وارد این مبحث بشوم. گاهی حرفهایم کمی پیچیده است. از این بابت عذر میخواهم.
به این مثال توجه کنید:
– من میخواهم نانی از گندم اعلا برایم طبخ کنید.
نان من از هر آن مطبوخ این جهانی مطبوعتر. آنک آتش تنور تیز کنم.
بهای نان تو به چند تومان است.
– دوهزار تومان این سنگک که بران کنجد مُقشر پاشیدهاند را بها است.
بستان این قراضه را. نانت دست سوز و دل دوز است مرحبا استاد شاطران
– خدای تعالی برکت بر سفره ات ارزانی داراد.
حالا به این مثال توجه کنید:
-آقا صف یک دونهای اینجاست
بله
-یک دونه دورو کجد بده. قربونت پر کنجد باشه
چشم
-آردتون خوبه
آره آرد ما این روزها خیلی خوب شده، کارخونهها اذیت نمیکنن. بفرمایید اینم یه درو کنجد مشتی
-چقد میشه
قابلی یوخ
-فدات بشم
دو تومن
-بفرمایید
الله برکت
هر دو این مثال ها درباره خرید نان سنگک بود. هر دو مثال با خرید نان پایان مییافت. مثال نخست فضایی داشت که انگار هم خریدار نان و هم فروشنده آن از قرنها پیش آمدهاند یا سعی میکنند به زبان گذشتگان ما سخن بگویند. اما در مثال دوم زبانی نزدیک به محاوره دیده میشد. زبانی که شاید هر روز و هر شب از آن استفاده میکنیم.
این دو متن درباره خریدن نان است. هر دو هم با اندکی کم و کاست و قوت و ضعف انتقال دهنده صحنهای از زندگی ماست. در متن اول ما نمیتوانیم فرق شاطر و خریدار را تشخیص دهیم اگر علامت – را از ابتدای برخی جملات بردارم به سختی میتوان فهمید کدام شاطر و کدام خریدار است. اما متن دوم به زندگی حال حاضر ما نزدیک تر است. از سویی دیگر با خواندن متن دوم میتوانیم بفهمیم که شاطر ترک زبان است و در یکی از شهرهای فارس زبان در حال کار است. این اطلاعات را به دو کلمه “قابلی یوخ” و “الله برکت” در مییابیم؛ اصطلاحهایی است که ترک زبانان میگویند.
مشکل از چند جا آب میخورد. نخست آن که شاطر و خریدار متن اول هر دو در یک سطح زبانی سخن میگویند. نکته دوم سطح زبانی این دو با سطح زبان شما که خواننده این متن هستید به هیچ وجه یکی نیست. این دو حداقل ۷۰۰ سال با شما فاصله دارند، شاید بسیاری از جملات آنها را درک کنید اما با آنها همذات پنداری ندارید. این حسی است که خود را با گوینده متن یکی میکنید. انگار خودتان در صف ایستادهاید و نان میخواهید. متن دوم برای پدید آوردن حس همذات پنداری شانس بسیار بیشتری دارد تا متن اول که باید قبل از اینها برای فهمش بگردید و ببینید مُقشر یعنی چه.
اما برای شما کدام مفهوم تر بود؟ گفتگو ندارد که سطح زبان دوم مفهوم تر است با تعداد کلمات کمتر اطلاعات بیشتری را به شما رسانده است. اما اگر من بخواهم صحنهای را توصیف کنم در قرن ۸ هجری قمری مردی ادیب به دکان خبازی (نانوایی) رفته و نان میخرد و اتفاقا شاطر آن دکان نیز در علم ادب چیزی از مرد ادبی کمتر ندارد، از سطح زبان اول ایاستفاده میکنم.
سطح زبان در تنوع بافت زبان به وجود میآید. شما با شناخت بافتار خاص هر گروه قومی، کاری و نسلی میتوانید فضایی را درست کند که همخوان با آن گروه باشد و حتی برای آنها چالشی ایجاد کنید.
اما چگونه سطح زبانی خود را تغییر دهیم.
در درس مربوط به ویرایش و در بخشی که علائم سجاوندی را توضیح میدادم گفتم بهتر است تمام اجزای فرعی جمله را در میان دو ویرگول قرار دهید.
تنوع بخشیدن به برخی از اجزای اصلی و برخی اجراء فرعی میتواند تنوع خاصی به سطح زبانی شما ببخشد.
اجرای اصلی کدام بودند؟
- اسم یا نهاد
- مفعول یا مسند
- فعل
و اجرا فرعی جمله
- قید و گروههای قیدی
- صفت و گروههای وصفی
اسمها همیشه مشخص هستند ما درباره آنها تصمیم گیرنده نیستیم. اگر از نان سخن میگوییم در تمام سطوح زبان نان، نان است و شاید کسی به تنور سنگکی بگوید فر یا آون اما بیشتر مردم برای تنور معادلی در نظر نمیگیرند.
در کتابهای دستور زبان برای اسم فصل خاصی را در نظر نمیگیرند. هر چیزی میتواند اسم شما را بسازد. تعیین کننده سطح زبان فعل و وابستههای آن مانند قیدها است. همین طور مسندها که عملا شبه فعلهایی هستند که معنی فعل را تمام میکنند.
برای یادآوری؛ مسندها همیشه با فعلهای ربطی میآیند. فعلهای ربطی عبارتاند از: است، بود، شد، گشت و گردید در معنای شد. است و شد به تنهایی معنای خاصی ندارند و باید بگوییم چه شد و یا چه است تا معنی آن کامل شود. جواب “چه” مسند جمله است و عملا بار معنایی گزاره جمله را به دوش میکشد.

سطوح زبان
پس اگر بخواهم در سطح زبانی کسی که با فرنگی مآب است بگویم هوا سرد شد میگویم فریز شدم. در سطح زبان کهن میگویم: هوا به برودت گرایید.
مهمترین مشخص کننده سطح زبان
فعل و اشکال آن عملا تعیین کننده سطح زبان شما هستند. این که بتوانید فعلی را در چندین سطح مختلف بیان کنید خود اصلیترین مهارتی است که میتوانید با آن این توانمندی خود را گسترش دهید.
بیایید تمرین کنیم.
مفهوم فرار کردن را در چند سطح زبانی میتوانید بیان کنید. من ۲۶ سطح را آوردم اگر میتوانید چند سطح دیگر بر این تعداد بیافزایید.
- زبان معیار: فرار کردن
- زبان قرن ۴ و ۵ هجری: به هزیمت شد
- زبان اوباش کوچه بازار: جیم زد
- زبان معمول مردم: در رفت
- زبان کوچه بازار غیر اوباش با بار منفی: به چاک زد
- زبان معیار: جان خود را حفظ کرد
- جونش رو برداشت و دِدرو
- زبان معیار: مقاومت نکرد
- زبان بچههای مدرسه: جیم زد
- زبان نسل ۷۰ : پیچید به بازی
- فرنگی مآبان: اسکیپ کرد
- نیروهای مسلح: عقب نشینی کرد
- کارآگاهان پلیس: در عقبی را پیدا کرد
- استارت آپها: پلن اگزیت را اجرا کرد، اگزیت کرد
- زبان کودکان: دَ رف
- زبان کودکان: پرید رف
- زبان کودکان: ها پیشت شد
- فحش: گورشو گم کرد
- فحش بد ترکی: سی… کرد
- اهالی کامپیوتر: هایدن کرد
- قدیم و شاعرانه : بر باد نشست
- قدیم و زبان معیار: گریختن
- انگلیسی راه یافته در فارسی : ران اِ وی (Run a way)
- فیزیک: گریز از مرکز بالایی دارد
- شیمی: فرار شد
- قانونی: فراری شد
وقتی به انواع این سطوح زبان مسلط باشید میتوانید فضایی را در متن خود بسازید که خواننده در آن غرق شود. استادِ به وجود آوردن این فضا که با سطح زبانی خاصی پدید میآمد مرحوم علی حاتمی بود.

سطوح زبان
در سریال هزار دستان کاملا ما را در دوران بعد از مشروطه تا سقوط حکومت رضا شاه غرق میکند. او علاوه بر زبان و دیالوگها همه نشانهها تمام المانهای صحنه و همه لباسها را هم در آن فضا طراحی میکرد.
به این دیالوگ از سریال هزاردستان توجه کنید.
– اسم ؟
– غلوم حسین .
– اسم پدر – باباتو چی صدا میکردن ؟
– میز ابوالحسن خان .
– اهل ؟ اهل کجایی – از کجا اومدی ؟
– تیرون .
– شغل ؟ چه کارهای ؟
– اِ… خونه شاگرد بودم اندرونی حضرت والا، بیرونم کردن حالا دوره گردم توتون فروشم .
– ضاربو دیدی ؟
– راستیتش سیخکی دراز کشیده بودم سینه کش آفتاب . دیگه هیچی .
– جماعت خواب، اجتماع خواب زده .جامعه چرتی
در حال حاضر کسی نمیداند خونه شاگرد یعنی چه. دیگر اندرونی وجود ندارد. شما به راحتی در این متن در مییابید که این متن برای دوران گذشته است و از زبان دو شخص که با هم اختلاف سطح بسیار زیادی دارند گفته میشود.
استفاده از تغییر سطوح زبان
حال با این مثال ها چگونه میتوانیم از تغییر سطح زبان برای مقاصد تجاری خود استفاده کنیم. یکی از دلایلی که ما سطح زبانی خود را تغییر میدهیم این است که هم سطح درک مخاطب شویم. دومین دلیلی که برای این کار وجود دارد این است که شما با این کار میتوانید مخاطب را به حس همذات پنداری وادارید. اوج هنرمندی یک نویسنده در هر قالبی، میخواهد فضای نت باشد یا یک کتاب یا یک فیلمنامه، همین کار است.
البته در این راه رابطه منطقی پیام، گیرنده، و فرستنده آن بسیار مهم است. این سه باید با هم هماهنگ باشند. از دیگر سو یک دستی، انسجام و راحتی در خواندن هم مهمترین بخش این ماجراست.
تمرین:
دیالوگی بنوسید که در آن یک پرستار زن بیمارستان، با یک خانم دکتر درباره رنگ کردن موهایشان صحبت میکنند. توجه داشته باشید ۱. باید معلوم شود هر دو در محیطی درمانی کار میکنند ۲. حتما باید فقط از دیالوگ استفاده کنید. ۳. با انتخاب درست سطوح زبان باید معلوم شود که یکی دکتر و دیگری پرستار است. ۴. دیالوگ شما حداکثر باید ۲۰۰ کلمه باشد.
خلاصه درس
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله
سطح زبانی چگونه به وجود میآید؟
سطح زبان در تنوع بافت زبان به وجود میآید. شما با شناخت بافتار خاص هر گروه قومی، کاری و نسلی میتوانید فضایی را درست کند که هم خوان با آن گروه باشد و حتی برای آنها چالشی ایجاد کنید.
مهمترین تعیین کننده سطح زبانی جملات کدام عامل است؟
فعل و وابستههای فعلی
مهمترین نکته در تغییر سطح زبان کدام است؟
هماهنگی پیام با صادر کننده و دریافت کننده آن
تغییر سطح زبانی چه ویژگی را به وجود میآید؟
با تنوع بخشیدن به افعال و گروههای فعلی
نظرات کاربران (0)