برای این که بدانیم چرا محتوا تولید میکنیم اول باید بدانیم که محتوا چیست این موضوع اصلیترین سوال دوره مقدماتی آکادمی آموزش تولید محتوا دیاکوبین است.
محتوا چیست:
محتوا در لغتنامهها چنین تعریف میشود. هر چیزی که درون چیزی باشد. هرچیزی که در درون چیزی جای شود. در این تعریف لغوی هر چیزی را میتوان جای کرد. هر چیزی که کوچکتر از ظرفی باشد قابلیت آن را دارد که محتوای آن ظرف گردد. اما این تعریف برای ما اصلا مفید نیست.
در بسیار موارد تعاریف، ما باید چیزی را در برابر متضاد آن قرار دهیم. محتوا در برابر چه چیزی قرار میگیرد. به عبارت بهتر شما باید محتوا را با ضد محتوا بشناسید. با شناخت ضد محتوا راه به محتوای خوب میبرید.
محتوا چیست ضد محتوا کدام
بگذارید کار با جان جانانم، یعنی داستان گویی و مثال آوردن پیبگیرم. بایید دنیایی را فرض کنیم که در آن مردم همه غذاهای بسیار مقوی و بسیار خوشمزه میخوردند تمام فلافلیها، بجای فلافل، غذای رژیمی بسیار سنجیده و با ترکیب مغذیترین مواد غذایی را برای مشتریانشان آماده میکردند. خبری از روغنهای چهارصد بار داغ شده نبود، همان روغنهایی که کاملا تغییر ماهیت دادهاند و به گیریس تبدیل شدهاند. خبری از آشپزهای چرب و چیل که خود رکنی در آلودگیاند نبود. همه چیز پاک و پاکیزه با بالاترین استانداردهای مواد غذایی و زیست محیطی آماده میشد. همه چیز چنان بود که باید باشد.
این دنیای رویایی خوبی است. اما حساب کنید که قیمت یک غذا در فلافلی محل هم اندازه غذایی در شیکترین رستوران بالاشهر باشد. تعداد رستورانها کم و کمتر میشد، زیرا آشپزهای حرفهای تعدادشان زیادی نیست. البته زندگی مردم هم دستخوش تغییر میشد، زیرا این روزها مردم دیگر برای لذتی معمول به دنبال یک غذای خارج از خانه نمیگردند بلکه برای آن که به کارهایشان برسند، غذایی را سفارش میدهند که زود و با صرفه اقتصادی به دستشان برسد. این که کیفیت غذاها بالا و پایین میشود، همه از خباثت آشپزها آب نمیخورد. بیشتر کیفیت و بهداشت بد ما به خاطر ذائقه خود ما، شرایط اقتصادی و وقت ما است.
محتوا هم سرنوشتی بسیار شبیه همین عادات غذایی دارد شاید جالب باشد ما همان طور که غذا میخوریم محتوا هم میخوانیم. در این قیاس بدم نمیآید با حروف درشت این پایین بنویسم
محتوا خوردنی است باور کنید
ببینید همه ما فست فود خوردهایم، مگر آنها که بسیار سخت گیرند، همه ما از سر کوچه مروی که رد میشویم بدمان نمیآید حتی شده نصف ساندویچ فلافل چرب و چیل آنجا را امتحان کنیم. همه ما میخواهیم یک بار هم که شده ببینیم این پیتزا داوود که میگن چیه یا فری کثیف واقعا کثیفه؟
اما کسانی را فرض کنید که هفت روز هفته، روزی سه وعده از این چیزها خوشمزه اما ناسالم بخوردند خوب از همین الان باید بگویم این اشخاص باید یک قبر دو نبش در بهشت زهرا رزرو کنند که لازمشان میشود.
اساسا همه چیز وسطش خوب است نه زیاد زیاد و نه کمِ کم.
محتوا در جنگ با اسپم
اسپم در معنی یعنی جفنگ اما در اصل به کنسروهای گوشت خوک میگویند که نه مزه دارند و نه ارزش غذایی فقط و فقط شکم پر کنند و به غایت چرب. اساس مثال من هم بر این با ماجرا بود؛ بله دنیای وب هم مانند دیگر دنیاها درگیر یک داستان دوگانه خیر و شر است. داستان محتوا در برابر اسپم. نگاهی به سایتهای فارسی بیندازید: ۱۵ روش برای آن که ببینید دوست پسرتان با کسی هست؛ آخرین استایل کیم کارداشیان؛ ۱۵ استایل افتضاح بازیگران ایران و … بله فکر کنم منظورم از اسپم نگاری را خوب توضیح دادم.
جالب این که محتوا نگاران زبده هم گاهی مجبورند از این عناوین و گاهی شبیه به این عناوین در کارشان استفاده کنند تا متن آنها مخاطب را به کلیک کردن واردارد. اینجا هم بر میگردم به مثال آشپزیم گاهی یک آشپز حرفهای که به فکر سلامت غذایش نیز هست، باید روغن داغ غذا را زیاد کند، نه! این مثال آشپزی را مدیون دیوید اگیلوی بزرگ هستم که میگفت یک آژانس تبلیغاتی را مانند یک آشپزخانه فرانسوی اداره میکند در کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی.
اصول سه گانه محتوا
در اینجا سه اصل را که از نظر من برای محتوا میتوان ذکر کرد را میآورم. این از آن دسته نوشتههایی است که در بسیاری مصاحبههای استخدامی مطرح میشود. پس محتوا نگار مشتاق که عزم بر آموختن این این کار از من را داری به گوش باش که با ادامه این متن میتوانی در جایی به عنوان تولید کننده محتوا استخدام شوید. انشالله، به حق پنج تن.
اصل نخست
خوب تا اینجای کار فهمیدیم که محتوای خوب چه نیست! حالا میخواهم بگویم محتوای خوب چه هست. نمیخواهم دوباره سر مثالم بر گردم خودتان بروید و مثالی که برای شما نوشتم را بخوانید. ببینید محتوای اسپم به چه دردی میخورد… کمی فکر کنید… بیشتر فکر کنید. به چه نتیجهای رسیدید؟ به نتیجهای نرسیدید؟! خوب حق دارید. تا چند ساعت هم بگردید به نتیجهای نمیرسید. محتوای اسپم به هیچ دردی نمیخورد. مانند زباله است باید آن را دور ریخت. مانند این است قوطی خالی کمپوت گلابی را به شما بفروشند و شما از آن طعم خوش گلابی را دریابید.
اولین قدم و شاید مهمترین نکته ماجرای محتوا این است
در قدم اول محتوا باید بهدردخور باشد
محتوا باید دردی از کسی را درمان کند؟ سوالی را جواب دهد، پرده از رازی بردارد، راهکاری را پیش پای کسی بگذارد. بعد از خواندن آن خواننده بگوید: آها فهمیدم. این که شما بنویسید یا بسازید، فقط برای سرگرمی چندان کاری نکردهاید. این که چرا محتوا تولید میکنیم پاسخش همین است برای این که در کسی را درمان کنیم

چرا محتوا
اصل دوم
اما در پاسخ اولی که به ماجرای محتوا و بودنش دادم، پاسخ دوم را هم نهفتم. کمی پیدا کردنش سخت است. شما باید برای مخاطبی بنویسید. مخاطبی مشخص هرچه مخاطب شما مشخصتر باشد محتوای شما میتواند بهدردخورتر باشد. باور کنید همین متنی که پیش روی خود دارید، من بعد از سنجیدنهای فراوانی از بود و باش مخاطبانم نوشتم. به یاد داشته باشید متنی که برای همه نوشته میشود یا بسیار عالی است و یا بسیار بد.
در قدم دوم مخاطب خود را مشخص کنید و برای مخاطبی مشخص بنویسید
اصل سوم
اما کار به این دو قدم نیز ختم نمیشود. محتوا شما باید قانونمند باشد. بگذاری مثالی بزنم. ارتشهای جهان را با گروههای تروریستی مقایسه کنید. چه چیزی سبب میشود که یک ارتش را از دار و دستههای جنایتکار تمیز دهیم. لباس؟ اسلحه؟ سلسله مراتب؟ همه اینها هم برای گروههای تروریستی کاملا قابل تهیه است. قاچاقچیهای آمریکای جنوبی برای حمل مواد مخدر از زیردریایی استفاده میکردند و سلسله مراتبی بسیار سازمان یافته داشتند و دارند.
فرق اساسی که میان یک ارتش و سازمان تبهکاری است قانونمند بودن است. ارتشها برای خدمت به آدمها دست به اسلحه میبرند و آنجا منافع جمعی بزرگ بر اساس قوانین بینالمللی مورد تهدید است. با رعایت نظم و قانونی مثال زدنی به جنگ میپردازند. یک ارتش بهخاطر منافع کوتاه مدت و عدهای قلیل از یک اجتماع، حتی اگر آن عده سران آن جامعه باشند، وارد عمل نمیشود. یک ارتش موظف به رعایت قوانین است و برای عدم رعایت آنها محاکمههای نظامی برای آن برپا میشود.
محتوای مفید هم مانند یک ارتش عمل میکند. باید منظم و با قواعد و ضوابط خاص تولید شود و هر چه این قواعد و ضوابط سختگیرانهتر باشد؛ تولید محتوا با کیفیتتر است پس :
در قدم سوم محتوا باید قانونمند و ضابطهمند باشد
من در این سری درسها به آموزش هر سه قدم تولید محتوا برای شما میپردازم. در دروس دوره مقدماتی و میانی این سه اصل را شرح و توضیح کامل میدهم در دوره پیشرفته بیشتر به کیفیتهای پنهان و رسم حرفهایگری در این میان میپردازم. لطفا تا پایان این دوره با من قدم به قدم پیش بیایید.
خلاصه جلسه نخست از درس ۱ با عنوان محتوا چیست و چرا محتوا
- شما در این جلسه دریافتید که ضد محتوا یا اسپم در برابر محتوا قرار میگیرد.
- خصوصیات اسپم نویسی را شناختید.
- اندکی هم با مشکلات اسپم نویسی آشنا شدید و دریافتید که چرا محتوا تولید میکنیم.
- در سه قدم محتوای خوب را شناختید.
این سه قدم را با هم مرور کنیم.
- محتوا باید بهدردخور باشد.
- محتوا باید مخاطب خاصی را هدف بگیرد.
- محتوا باید قانونمند باشد.
تمرین:
چهار سایت یا صفحه وب را معرفی کنید که محتوایی دارند که بر سه قانون ما منطبقاند و بگویید چرا محتوا آنها این شرایط را دارد.
پاسخ خود را در کامنت با ما در میان بگذارید.
۳ ۱ vote
امتیازدهی به مقاله
نظرات کاربران (0)